سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه چیز، دشمنی به بار می آورد : نفاق، ستمگری و خودبینی . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :16
کل بازدید :135281
تعداد کل یاداشته ها : 154
103/2/13
6:30 ص
هیلی زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند. او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد.
 
رهبر انقلاب اسلامی دیروز در سخنان خود در جمع فرماندهان بسیج در مصلای تهران خواندن کتاب "ریشه‌ها" از الکس هیلی را توصیه کرده و آن را کتابی مغتنم دانستند.
 
"ریشه‌ها؛ حماسه یک خانواده آمریکایی" کتابی است نوشته آلکس هیلی، نویسنده معاصر آمریکایی. او در این داستان، زندگی خانواده و نیاکانش را به تصویر می‌کشد. پیام محوری این داستان، وضعیت نابه‌سامان آمریکاییان آفریقایی‌تبار و بیان رنج‌ها و کاستی‌های زندگی ایشان در دوران برده‌داری و پس از آن است. در نگاهی دقیق‌تر، نویسنده به شناساندن مفاهیم تبعیض نژادی، بردگی، بیگاری و زیر تملک دیگران بودن می‌پردازد و آن را محکوم می‌کند.
 
 

 
این اثر  که به شکل رمان نوشته شده و بیانی واقع‌گرایانه دارد، با زایش قهرمان اصلی داستان کونتا کینته (نیای هفتم نویسنده کتاب)، در دهکده‌ای مسلمان و در باختر قاره آفریقا آغاز می‌شود. او با فرهنگ سنتی رشد می‌کند و زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند.
 

هیلی در دوران جوانی
 

او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد. کونتا کینته در آمریکا متحمل رنج‌های بسیاری می‌شود. او که تا پیش از این آزاد و شرافتمندانه زندگی کرده است، باید صبح تا شام عرق بریزد و کار کند و ناظر تصاحب دست‌رنجش به دست دیگران باشد.
 
 
نمونه‌ای از چیدمان برده‌ها در کشتی
 

او در آغاز زبان انگلیسی نمی‌داند و نسبت به سایر بردگان سیاه، با نظر تحقیر روبرو می‌شود و از این رو همه از او کناره می‌گیرند. او که مسلمانی باورمند و مقید است، عقیده دارد که این بردگان از اصل و ریشه خویش فاصله گرفته و سرسپرده سفیدپوستان شده‌اند، اما به تدریج زبان انگلیسی را می‌آموزد و درمی‌یابد که اینان هرگز در آفریقا نبوده‌اند و برده زاده شده‌اند.
 
هم‌چنین می‌فهمد که این بردگان هرگز از وضع خود راضی نیستند و گاه‌گاهی هم به فرار یا حتی به شورش فکر می‌کنند، بدین ترتیب با آنان احساس همدردی می‌کند. اما هرگز از اعتقادات خود برنمی‌گردد و پیوسته تلاش می‌کند آفریقایی‌تباران را با میراث خویش آشنا سازد.
 
او سرانجام ازدواج می‌کند، صاحب فرزندی می‌شود و داستان همین‌گونه ادامه می‌یابد تا به خود نویسنده می‌رسد. این داستان از دیدگاه تاریخی، بیانگر رویداد جنگ‌های استقلال و تأسیس ایالات متحده آمریکا، شورش‌های بردگان، جنگ داخلی و لغو برده‌داری است.
 
 
الکس هیلی در میان‌سالی
 

آلکس هیلی در بخش‌های پایانی کتاب، به شرح حال مختصری از خویشتن می‌پردازد، از چگونگی دستیابی‌اش به شرح حال قهرمانان داستان سخن می‌گوید و از انگیزه‌هایش برای نوشتن زندگی‌نامه خانواده و نیاکانش پرده برمی‌دارد.
 
استاد علیرضا فرهمند - روزنامه‌نگار صاحب‌نظر - این اثر را که "سند رسوایی آمریکا" خوانده‌اند، در سال 1356 به فارسی ترجمه کرد. ترجمه فرهمند از Roots، به گفته و گواه کارشناسان، هم بهترین ترجمه این اثر به فارسی و هم یکی از بهترین ترجمه‌های فارسی از یک رمان است که 9 بار توسط انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ شده است. فرهمند می‌گوید پیش از انتشار کتاب با الکس هیلی که روزنامه‌نگاری موفق و صاحب یک کتاب‌فروشی بوده، دیدار نیز کرده است.
 
قدرت تحلیل این رونامه‌نگار ایرانی صاحب‌نظر تا بدانجاست که وارن کریستوفر - معاون وزیر امور خارجه دولت جیمی کارتر - در بحبوحه انقلاب اسلامی در تلکسی از سفارت امریکا می‌خواهد که تحلیل علیرضا فرهمند را از واقعیات انقلاب ایران جویا شود.
 
او با تایید روح استکبارستیزی حاکم بر این کتاب می‌گوید: «در دنیای ما 25 کشور جهان خود را "خدایان یونان" و بقیه را "انسان" می‌بینند. خودبرتربینی و حفظ این فاصله متصور، موضوع اصلی جهان غرب است، به همان‌گونه که در داستان‌های اساطیری یونان باستان؛ خدایان الهه‌ای به نام پاندورا را با جعبه‌ای از بلایا و بدختی‌ها و مصیبت‌ها به زمین می‌فرستند تا فاصله خدایگان و انسان‌های فانی حفظ شود.»
 
فرهمند افزود: «پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روشنفکران غربی بیش از پیش غره شدند و به تئوریزه کردن برتری غرب پرداختند و کتاب‌هایی همچون "برخورد تمدن‌ها"، "دنیاها در جنگ"، چرا غرب حاکم است؟"، "غرب و بقیه؛ خطر تروریسم" و... توسط هانتینگتون، پگدن و دیگران نوشته شد که در آن حتی مدعی برتری بدنی اروپائی‌ها مثلا در آرواره بر دیگر مردم جهان شدند! این در حالی است که تا همین 300 سال پیش، غربی‌ها به توحش شهره بودند و مراکز تمدن در بقیه نقاط دنیا شناخته شده بودند.»
 
وی با اشاره آمار روزانه 40 تا 50 کشته در برخی کشورهای منطقه گفت: «تکیه ایران بر موضوع امنیت بسیار حائز اهمیت است، از این رو میدان دادن به یک نیروی امنیتی مانند بسیج و تقبل تمام هزینه‌های این مسأله از سوی حاکمیت، برای غرب خوشایند نیست.»
 
فرهمند افزود: «امروز تردید دولت آمریکا در مورد استفاده از گزینه نظامی علیه ایران نیست، بلکه تردید آن‌ها در مورد توان انجام این کار است.»
 
وی ادامه داد: «آن‌چه غربی‌ها را برآشفته، هوشمندی ایرانی‌ها در اولویت‌بندی اهداف کلان است، ازجمله اولویت قدرت بر دانش و توسعه بر دموکراسی.»

  
  

کتابی که رهبر انقلاب خواندنش را به فرماندهان سپاه توصیه کردند

                           Letters from a Father to His Daughter (1929)       

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند: «این کتاب جواهر لعل نهرو - نگاهی به تاریخ جهان - را بخوانید؛ در بخشی که دخالت و نفوذ انگلیس‌ها در هند را بیان می‌کند، تصویر می‌کند، تشریح می‌کند - او آدمی است هم امین، هم مطّلع - می‌گوید صنعتی که در هند بود، علمی که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب کمتر نبود و بیشتر بود. انگلیس‌ها وقتی وارد هند شدند، یکی از برنامه‌هایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومی را بگیرند. خب، بعد کار هند به آنجا می‌رسد که ده‌ها میلیون آن وقتها، صدها میلیون در دوره‌های بعد، فقیر و گدا و خیابانْ‌خواب و گرسنه‌ی به معنای واقعی داشته باشد؛ آفریقا همین‌جور است؛ بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین همین‌جورند. پس نظام سلطه علاوه بر اینکه جنگ‌افروز است، فقرآفرین است.» بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 1392/06/26

درست سه سال پیش رهبر انقلاب در دیدار نخبگان جوان فرمودند: من یقین دارم شما جوان‌ها کمتر هم به تاریخ و به این چیزها اهمیت می‌دهید. یک‌هزارمِ آنچه را که اتفاق افتاده را هم شما در تبلیغات و در حرف‌ها نشنیده‌اید. این سخن که در ضمن بیان و توضیحی در مورد شرح جنایات انگلیسیها در همین تاریخ معاصر ما مطرح شد، به یک نویسنده مستند شده بود: جواهر لعل نهرو. مردی انقلابی و ضد انگلیسی. در تابستان سال 1928 ایندیرا، دختر نهرو که در آن وقت ده ساله بود در شهری ییلاقی دور از پدرش به سر می‌برد. در آن تابستان نهرو یک سلسله نامه برای دخترش نوشت که در آن‌ها با زبانی ساده داستان آفرینش زمین و پیدا شدن زندگی و تشکیل نخستین قبایل و اجتماعات بشری را نقل کرد. بعد مجموعه‌ی آن‌ها را که 30 نامه‌ی کوتاه بود به صورت کتابی منتشر نمود. نشیب و فراز زندگی اجتماعی و سیاسی نهرو که اهداف بلند انقلابی اصیل را در سر داشت بارها و بارها به زندان کشاند. در سال 1930 که نهرو یکی از دوران‌های متعدد زندانش را می‌گذراند درصدد برآمد از فرصت و فراغتی که در زندان پیش می‌آید استفاده کند و نامه‌های تازه‌ای برای دخترش بنویسد. این نامه‌های تازه در مدتی نزدیک سه سال از اکتبر 1930 تا اوت 1933 در دو دوران مختلف زندان نوشته شد و در آن‌ها یک دوره تاریخ جهان منعکس می‌گشت. در اواخر سال 1933 که نهرو زندان خود را به پایان رساند، نامه‌های خود را مروری کرد و آماده‌ چاپ ساخت اما چون به زودی در 12 فوریه 1934 یکبار دیگر زندانی شد، خواهرش ویجایالکشمی پاندیت مجموعه‌ آن‌ها را تنظیم کرد، «نگاهی به تاریخ جهان» نامید و در دو جلد به چاپ رساند. استقبال از این کتاب به حدی بود که در سال 1938 نگاهی به تاریخ جهان نایاب شد. نهرو بار دیگر نوشته‌هایش را برای تجدید چاپ مورد بازنگری قرار داد و اصلاحاتی در آن به عمل آورد و یک فصل هم بر آن افزود. بدین ترتیب کتاب بار دیگر روانه بازار کتاب شد و آن قدر اعتبار یافت که هنوز پس از گذشت 75 سال همچنان جزو کتاب‌های خوب تاریخ به شمار می‌آید. نهرو با مقاومت و پافشاری بر اهداف استقلال‌طلبانه و مبارزه برای ایجاد هندوستان بزرگ و پس از طی سال‌ها مرارت و سختی بعد از استقلال هند، اولین نخست وزیر و رهبر انقلابی هند نو شد. بنابراین بسیاری از تحلیل‌ها و توضیحات جواهر لعل نهرو برای کسانی که می‌کوشند از تاریخ برای خود الهام و راهنمایی کسب کنند و برای آینده ای که می‌سازند درس بیاموزند معنی و مفهوم بزرگ‌تری یافته است. نهرو در این کتاب خود را تاریخ نویس نمی‌داند. او یادداشت‌هایی را برای دخترش نوشته که پر از توضیح و تعلیل و روشنگری درباره رخدادهای تاریخی است. در واقع نوعی تاریخ تحلیلی است با تاکید بر حفظ نگاه هند و آسیا. مترجم کتاب مرحوم محمود تفضلی است. او مردی فرهنگی و کاردان بود که سال‌ها در قامت رایزن فرهنگی ایران در کشورهای آسیایی از جمله هند خدمت کرده بود و نظر به دغدغه و شناخت خود از آثار مهم فرهنگی کشورها دست به ترجمه آثار بسیاری به زبان فارسی زد. «نگاهی به تاریخ جهان» در سه جلد ترجمه و بطبع رسیده است. بخش اول شامل 95 نامه از «تاریخ باستان» آغاز و تا اواخر قرن هجدهم و تا آستانه انقلاب‌های بزرگ آن قرن دامه یافته است. بخش دوم 60 نامه در خود دارد و تا جنگ اول جهانی را روایت کرده است. بخش سوم هم 42 نامه شامل دنیای پس از جنگ می‌باشد. این تقسیم‌بندی از سوی مترجم صورت گرفته به جهات فنی و عملی کار انتخاب شده است و الا کتاب یک واحد متصل و به هم پیوسته است. ترجمه فارسی این کتاب از روی چاپ چهارم آن که در ژانویه 1949 در لندن انتشار یافت صورت گرفته است و مستقیما از متن انگلیسی برگردانده شده است. نکته جالب اینکه ترجمه کتاب در سال 1335ه.ش پس از اینکه ترجمه کتاب قبلی نهرو تحت عنوان «زندگی من» از سوی محمود تفضلی آغاز شد. نهرو بعد از دریافت کتاب زندگی خود از تفضلی خواست کتاب تازه‌اش که همین «نگاهی به تاریخ جهان باشد» را ترجمه نماید. نهرو که در آن سال نوشته بود: خوشوقت خواهم شد که شما کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» مرا نیز ترجمه و منتشر کنید. سه سال بعد و در سال 1338ه.ش مرحوم تفضلی یک نسخه از ترجمه کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» را به سفیر کبیر هند در تهران تحویل داد تا با حفظ مراتب احترام به دفتر نخست وزیری جایی که جواهر لعل نهرو بر آن تکیه زده بود بفرستند. نهرو پس از دریافت کتاب برای مترجم کتابش در ایران نوشت: «آقای محمود تفضلی عزیز سفیر کبیر ما در تهران یک نسخه از ترجمه فارسی کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» را که شما ترجمه کرده بودید را برایم فرستاده است. از شما سپاسگزارم و آن را تقدیر می‌‌کنم. چون زبان فارسی نمی‌دانم، شاید نتوانم درباره این ترجمه قضاوت کنم، اما شنیده‌ام که این کتاب در ایران موقعیت خوبی کسب کرده است و استقبال شایانی از جانب دانشجویان و عموم مردم از آن شده است. امیدوارم این کتاب سبب تفاهم بیشتر میان ایران و هند بشود. با احساسات صمیمانه. ارادتمند. جواهر لعل نهرو» کتاب همانطور که سفیر کبیر هند به جناب نخست وزیر گفته بود در ایران به شدت مورد اقبال قرار گرفته بود و موفق شد برنده جایزه بهترین ترجمه سال 1338ه.ش انجمن کتاب ایران شود. ترجمه‌ای که در پی گذشت پنج دهه از آن اکنون کمی قدیمی و کندخوان به نظر می‌رسد، اما هنوز قوت و استحکام بیانی خود را در نوشتن جملاتی کوتاه و با افعال و کلمات درست حفظ کرده است. جواهر لعل و نهرو در ابتدای کتاب نوشته است: در زندانی بودم که کتابخانه‌ای وجود نداشت و کتاب هایی که بتواند مورد رجوع قرار گیرد در اختیار زندانی نیست. در چنین وضعی کتاب نوشتن درباره هر موضوع و مخصوصا درباره تاریخ کاری گستاخانه و دشوار است. در زندان مقداری کتاب به دستم رسید اما نمی‌توانستم آن‌ها را با خود نگاه دارم. کتاب‌ها می‌آمدند و می‌رفتند. بنابراین خودم را عادت دادم که از کتاب‌هایی که می‌خوانم یادداشت بردارم. دفترچه‌های یادداشت من که بعد از مدتی تعدادشان خیلی زیاد شده بود در هنگام نوشتن نامه‌ها به کمک من آمدند. در این زمان فقدان کتاب‌های خوب که بتواند طرف مراجعه قرار گیرد کاملاً محسوس بود و به همین جهت بعضی دوران‌‌ها از قلم افتاده و ناگفته مانده‌اند. نامه‌های من شخصی‌‌اند و در آن‌ها بسیاری مسایل خصوصی هست که فقط برای دخترم معنی و مفهوم دارد. نمی‌دانم با آن‌ها چه باید کرد، زیرا بیرون کشیدن آن‌ها کاری نیست که به آسانی امکان‌پذیر باشد. نهرو می‌نویسد: روش برخورد من با حوادث مثل کار یک تاریخ‌نویس نیست. اصولا من ادعای تاریخ‌نویسی ندارم. آنچه در این نامه‌ها هست مخلوط ناموزونی است از نوشته‌های ابتدایی برای جوانان با بحث و گفتگویی از منظر بزرگ‌سالان. محور اصلی این کتاب سرزمین هند است. یعنی در کتاب «نگاهی به تاریخ جهان»، نگاه کننده در هند نشسته است. ابتدا به تاریخ دور می‌نگرد و در بستر زمان جلو می‌آید تا به تاریخ معاصر خود می‌رسد. روایت و تحلیل تاریخ از این نوع که نهرو انجام داده است توجه ویژه‌ای به جغرافیای رخدادهای هم دارد. بنابراین آسیا و تقابل تاریخی شرق و غرب دیگر محور اصلی کتاب است. از دیگر ارزش‌های کتاب باید به توالی و ارتباط رخدادهای جهان با یکدیگر نام برد. رویکرد تاریخی اثر درس گرفتن از تاریخ است و در این بین نویسنده هرگز ادای بی‌طرفی و خنثی‌منشی ندارد. او یک هندی اصیل است که در نقل تاریخ کشورش و جهان به استعمار و استبداد از همان ابتدا حساسیت ویژه‌ای نشان می‌دهد. می‌توان گفت «نگاهی به تاریخ جهان» یکی از واقعی‌ترین تاریخ‌هایی است که نوشته شده است. تاریخی به زبان مردمی که عادت کرده بودند حتی تاریخ‌شان را هم غربی‌ها بنویسند. سه ویژگی اصلی کتاب عبارتند از اینکه اولا تاریخی بومی است. دوم اینکه تحلیلی و توضیحی است و سوم آنکه به زبان ساده و برای جوانان و نوجوانان نوشته شده است. گو اینکه هیچ کتاب بدون اشکال در برداشت و نوشتار نیست اما تمام آنچه ذکر شد از این کتاب یک پیشنهاد خوب برای مطالعه تاریخ ساخته است. حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار اخیر خود با فرماندهان سپاه پاسداران ذیل بحث استحکام ساخت درونی فرمودند: این کتاب جواهر لعل نهرو -نگاهی به تاریخ جهان- را بخوانید؛ در بخشی که دخالت و نفوذ انگلیس‌ها در هند را بیان میکند، تصویر می‌کند، تشریح می‌کند - او آدمی است هم امین، هم مطّلع - می‌گوید صنعتی که در هند بود، علمی که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب کمتر نبود و بیشتر بود. انگلیسها وقتی وارد هند شدند، یکی از برنامه‌هایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومی را بگیرند. خب، بعد کار هند به آنجا میرسد که ده‌ها میلیون آن وقتها، صدها میلیون در دوره‌های بعد، فقیر و گدا و خیابانْ‌خواب و گرسنه‌ی به معنای واقعی داشته باشد. برای مطالعه همین بخش از کتاب «نگاهی به تاریخ جهان» اینجا را ببینید

http://www.jahannews.com/vdcefe8xejh8zvi.b9bj.html


  
  

زمان و مکان عکسبرداری مشخص نیست اما به خوبی پیدا است که به دنبال موفقیت آمیز بودن آزمایش، این «دانشمند برجسته» ،رو به سوی قبله، سر به سجده ی شکر می گذارد.

 

 


  
  

عزل و نصب‌ها در دولت یازدهم در فاصله چند روز مانده تا وعده 100 روزه‌ای که رئیس‌جمهور برای ارائه گزارش عملکرد به مردم تعیین کرده بود، از مرز هزار نفر گذشت.

به گزارش خبرنگار اقتصادی مشرق، از ابتدای شروع به کار حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 12 مرداد 1392 تاکنون، بیش از هزار نفر از مدیران کشور برکنار شده‌اند. در میان وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی، نهاد ریاست جمهوری، وزارت نفت و وزارت بهداشت همچنان رکورددار بیشترین تغییر هستند.

حسن روحانی در نخستین نشست خبری خود پس از انتخاب به عنوان رئیس‌جمهور، وعده داده بود که با کلید آمده و «داس» ندارد و پس از این جمله معروف خود درباره نحوه تغییر مدیران گفته بود: من اتوبوسی مدیران را تغییر نمی دهم حالا اگر کسی اتوبوسی و بدون بلیط آمده، موضوع دیگری است.

اکنون اما با 1034 تغییر در بدنه مدیریتی دستگاه‌های اجرایی،می توان گفت تیم روحانی وسیله نقلیه خود را تغییر داده اند و به جای اتوبوس ،با قطار در حال ورود به دستگاه های اجرایی کشور می باشند.
یعنی میانگین هر روز 10 تا مدیر ارشد عوض شده منظور حضرت آقا ی روحانی تحولات 100 روزه تغییر مدیران بود نه معیشت مردم!!!!!!!!!!

برای دیدن فهرست تمام انتصابات دولت یازدهم به ویژه نامه مشرق  که بروز شده است ،مراجعه نمائید.

  
  
هیلی زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند. او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد.
 
رهبر انقلاب اسلامی دیروز در سخنان خود در جمع فرماندهان بسیج در مصلای تهران خواندن کتاب "ریشه‌ها" از الکس هیلی را توصیه کرده و آن را کتابی مغتنم دانستند.
 
"ریشه‌ها؛ حماسه یک خانواده آمریکایی" کتابی است نوشته آلکس هیلی، نویسنده معاصر آمریکایی. او در این داستان، زندگی خانواده و نیاکانش را به تصویر می‌کشد. پیام محوری این داستان، وضعیت نابه‌سامان آمریکاییان آفریقایی‌تبار و بیان رنج‌ها و کاستی‌های زندگی ایشان در دوران برده‌داری و پس از آن است. در نگاهی دقیق‌تر، نویسنده به شناساندن مفاهیم تبعیض نژادی، بردگی، بیگاری و زیر تملک دیگران بودن می‌پردازد و آن را محکوم می‌کند.
 
 

 
این اثر  که به شکل رمان نوشته شده و بیانی واقع‌گرایانه دارد، با زایش قهرمان اصلی داستان کونتا کینته (نیای هفتم نویسنده کتاب)، در دهکده‌ای مسلمان و در باختر قاره آفریقا آغاز می‌شود. او با فرهنگ سنتی رشد می‌کند و زندگی آرام و بی‌دغدغه‌ای را به همراه خانواده و قبیله‌اش می‌گذراند. اما تراژدی از جایی آغاز می‌شود که بازرگانان برده، او را غافلگیر کرده و می‌ربایند.
 

هیلی در دوران جوانی
 

او به همراه عده‌ای دیگر در بدترین وضع با کشتی‌های تجارت برده به آمریکا برده می‌شود و به فروش می‌رسد. کونتا کینته در آمریکا متحمل رنج‌های بسیاری می‌شود. او که تا پیش از این آزاد و شرافتمندانه زندگی کرده است، باید صبح تا شام عرق بریزد و کار کند و ناظر تصاحب دست‌رنجش به دست دیگران باشد.
 
 
نمونه‌ای از چیدمان برده‌ها در کشتی
 

او در آغاز زبان انگلیسی نمی‌داند و نسبت به سایر بردگان سیاه، با نظر تحقیر روبرو می‌شود و از این رو همه از او کناره می‌گیرند. او که مسلمانی باورمند و مقید است، عقیده دارد که این بردگان از اصل و ریشه خویش فاصله گرفته و سرسپرده سفیدپوستان شده‌اند، اما به تدریج زبان انگلیسی را می‌آموزد و درمی‌یابد که اینان هرگز در آفریقا نبوده‌اند و برده زاده شده‌اند.
 
هم‌چنین می‌فهمد که این بردگان هرگز از وضع خود راضی نیستند و گاه‌گاهی هم به فرار یا حتی به شورش فکر می‌کنند، بدین ترتیب با آنان احساس همدردی می‌کند. اما هرگز از اعتقادات خود برنمی‌گردد و پیوسته تلاش می‌کند آفریقایی‌تباران را با میراث خویش آشنا سازد.
 
او سرانجام ازدواج می‌کند، صاحب فرزندی می‌شود و داستان همین‌گونه ادامه می‌یابد تا به خود نویسنده می‌رسد. این داستان از دیدگاه تاریخی، بیانگر رویداد جنگ‌های استقلال و تأسیس ایالات متحده آمریکا، شورش‌های بردگان، جنگ داخلی و لغو برده‌داری است.
 
 
الکس هیلی در میان‌سالی
 

آلکس هیلی در بخش‌های پایانی کتاب، به شرح حال مختصری از خویشتن می‌پردازد، از چگونگی دستیابی‌اش به شرح حال قهرمانان داستان سخن می‌گوید و از انگیزه‌هایش برای نوشتن زندگی‌نامه خانواده و نیاکانش پرده برمی‌دارد.
 
استاد علیرضا فرهمند - روزنامه‌نگار صاحب‌نظر - این اثر را که "سند رسوایی آمریکا" خوانده‌اند، در سال 1356 به فارسی ترجمه کرد. ترجمه فرهمند از Roots، به گفته و گواه کارشناسان، هم بهترین ترجمه این اثر به فارسی و هم یکی از بهترین ترجمه‌های فارسی از یک رمان است که 9 بار توسط انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ شده است. فرهمند می‌گوید پیش از انتشار کتاب با الکس هیلی که روزنامه‌نگاری موفق و صاحب یک کتاب‌فروشی بوده، دیدار نیز کرده است.
 
قدرت تحلیل این رونامه‌نگار ایرانی صاحب‌نظر تا بدانجاست که وارن کریستوفر - معاون وزیر امور خارجه دولت جیمی کارتر - در بحبوحه انقلاب اسلامی در تلکسی از سفارت امریکا می‌خواهد که تحلیل علیرضا فرهمند را از واقعیات انقلاب ایران جویا شود.
 
او با تایید روح استکبارستیزی حاکم بر این کتاب می‌گوید: «در دنیای ما 25 کشور جهان خود را "خدایان یونان" و بقیه را "انسان" می‌بینند. خودبرتربینی و حفظ این فاصله متصور، موضوع اصلی جهان غرب است، به همان‌گونه که در داستان‌های اساطیری یونان باستان؛ خدایان الهه‌ای به نام پاندورا را با جعبه‌ای از بلایا و بدختی‌ها و مصیبت‌ها به زمین می‌فرستند تا فاصله خدایگان و انسان‌های فانی حفظ شود.»
 
فرهمند افزود: «پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روشنفکران غربی بیش از پیش غره شدند و به تئوریزه کردن برتری غرب پرداختند و کتاب‌هایی همچون "برخورد تمدن‌ها"، "دنیاها در جنگ"، چرا غرب حاکم است؟"، "غرب و بقیه؛ خطر تروریسم" و... توسط هانتینگتون، پگدن و دیگران نوشته شد که در آن حتی مدعی برتری بدنی اروپائی‌ها مثلا در آرواره بر دیگر مردم جهان شدند! این در حالی است که تا همین 300 سال پیش، غربی‌ها به توحش شهره بودند و مراکز تمدن در بقیه نقاط دنیا شناخته شده بودند.»
 
وی با اشاره آمار روزانه 40 تا 50 کشته در برخی کشورهای منطقه گفت: «تکیه ایران بر موضوع امنیت بسیار حائز اهمیت است، از این رو میدان دادن به یک نیروی امنیتی مانند بسیج و تقبل تمام هزینه‌های این مسأله از سوی حاکمیت، برای غرب خوشایند نیست.»
 
فرهمند افزود: «امروز تردید دولت آمریکا در مورد استفاده از گزینه نظامی علیه ایران نیست، بلکه تردید آن‌ها در مورد توان انجام این کار است.»
 
وی ادامه داد: «آن‌چه غربی‌ها را برآشفته، هوشمندی ایرانی‌ها در اولویت‌بندی اهداف کلان است، ازجمله اولویت قدرت بر دانش و توسعه بر دموکراسی.»

  
  
این شیخ وهابی تکفیری را بشناسید؛
عریفی در اقدامی جنجالی که واکنش مفتی‌های افراطی سعودی نظیر صالح فوزان را برانگیخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سوره‌ای به نام «تفاح» (سوره سیب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآنی، قرائت کرد.

گروه گزارش ویژه مشرق - هرچند به تعبیر یکی از اندیشمندان مصری «علمای وهابی» در حد واندازه‌های «طلبه‌های الازهر» هم سواد ندارند، به همین خاطر اساساً شاید پرداختن به چنین شخصیت‌های چیزی جز اتلاف وقت نباشد، اما از آنجا که برخی از همین به اصطلاح علماء سلفی – بهتر است بگوییم علمای تکفیری وهابی- در جهت آتش‌افروزی میان مسلمانان و دامن زدن به تفرقه و جنگ شیعه و سنی و اعلام جهاد علیه مقاومت در راستای نقشه‌های شوم دشمنان امت اسلامی گام برمی‌دارند، لازم است که برای آگاه نمودن اذهان به صورت اجمالی با سابقه، تحصیلات، مواضع و رفتارهای یکی از همین شیوخ به نام «محمد العریفی» آشنا شویم.

 

محمد عریفی کیست؟


«محمد بن عبدالرحمن العریفی» مبلغ و عالم جوان سعودی است که در 15 جولای 1970 در شهر دمام واقع در استان شرقی عربستان به دنیا آمد. 
 


عریفی در سنین نوجوانی


وی لیسانس خود را در سال 1991 در رشته اصول دین از دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض و فوق لیسانس خود را در سال 1996 در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همین دانشگاه اخذ کرد. عنوان پایان نامه وی پژوهش و بررسی «الکافیة الشافیة فی الانتصار الفرقه الناجیة ابن قیم» بود که با رتبه ممتاز دفاع کرد. عریفی تحصیلات خود را ادامه داد و توانست در سال 2001 دکترای خود را در اصول دین با گرایش عقیده و مذاهب معاصر از همان دانشگاه محمد بن سعود به پایان برساند. عنوان تز دکتری وی نیز «نظریات شیخ الاسلام بن تیمیة درباره صوفیه» می‌باشد. 


عریفی عضو هیات امنای کمیته عالی رسانه‌های اسلامی وابسته به «رابطة العالم الاسلامی» و عضو تعدادی از دفاتر تبلیغی و انجمن‌های اسلامی و مشاور در تعدادی از مراکز اسلامی و استاد مدعو تعدادی از دانشگاه‌ها در عربستان و خارج از آن است. 

علاوه بر این عریفی عضو وزارت امور اسلامی است و با بخش‌های عقیدتی و دینی امنیت کشور، دفاع ملی، وزارت دفاع، دانشکده هوایی ملک فیصل و گارد ملی و وزارت آموزش و پرورش همکاری می‌کند. عریفی که خطیب مسجد جامع «بواردی» در جنوب ریاض است، تفسیر و فقه را نزد شیخ بن باز، فقه و توحید را نزد شیخ عبدالله بن جبرین و توحید را نزد شیخ عبدالله بن قعود و فقه را نزد شیخ عبدالرحمن بن ناصر براک گذرانده است. وی در زمینه تلاوت و قرائت قرآن و حدیث از استادادن مصری و عربستانی اجازه‌نامه شرعی دارد. او همچنین در زمینه فقه، اصول، تفسیر و سیره نبوی مشغول به تدریس می‌باشد. عریفی در کنفرانس‌های متعددی در داخل و خارج عربستان شرکت کرده است و تاکنون بیش از بیست عنوان کتاب و کتابچه با موضوعات دینی به رشته تحریر در آورده است. 
 


کتاب «از زندگی‌ات لذت ببر» تالیف شیخ عریفی

عریفی همچنین بالغ بر 120 خطبه و بیش از پنجاه سخنرانی ضبط شده در اینترنت دارد. وی مقالات متنوعی در روزنامه‌ها و مجلات عربی به چاپ رسانده و در کشورهای امارات، قطر و عمان و کویت بویژه در ماه رمضان برنامه‌های تلویزیونی دارد. وی هم اکنون عضو هیات علمی بخش مطالعات اسلامی دانشکده معلمین در ریاض و امام و خطیب مسجد دانشکده امنیتی ملک فهد می‌باشد.  


عریفی که حضور فعالی نیز در تویتر دارد و روز به روز بر طرفدارانش ‌افزوده می‌شود، در میان ساکنان کشورهای حاشیه خلیج فارس با 5 میلیون و ششصد هزار طرفدار جایگاه اول را به خود اختصاص داده است. پس از وی نیز سلمان العوده با 3 میلیون طرفدار قرار دارد.
 

عریفی عاشق فیسبوک و تویتر است.

عریفی متاهل بوده و پنج دختر و سه پسر و یک نوه دختری از دختر بزرگش دارد. عریفی در فتواهای خود بر لزوم داشتن فرزندان زیاد و عدم جلوگیری از بارداری زنان تاکید می‌ورزد. 


عریفی در کنار فرزندانش

عریفی همچنین به همراه برخی از شیوخ عربستانی از جمله سلمان العوده، عائض القرنی، محسن العوجی که ذیل جریان موسوم به «الصحوة» تعریف می‌شوند، به اتحادیه جهانی علمای مسلمانان به ریاست یوسف قرضاوی پیوسته‌اند. این اتحادیه ویترین رسانه‌ای سازمان بین المللی اخوان است. جریان الصحوة جریان فکری سعودی است که در اوایل دهه هشتاد قرن گذشته ایجاد شد و به دنبال سازش میان تفکر وهابی و تفکر اخوانی بود، به گونه‌ای که تفکر وهابی را در زمینه اعتقادی و تفکر اخوانی را در زمینه سیاسی پذیرفت.  


 
سلمان العوده و محمد العریفی از شیوخ الصحوة

از دهه نود قرن گذشته، علمای الصحوه که خود را تحت سلطه علمای سنتی وابسته به نهاد دینی وهابیت می‌دیدند، علیه آنان به پا خاستند. شیوخ الصحوة درون منظومه آموزشی سعودی تربیت یافته و از دانشکده‌های دینی وابسته به دانشگاه‌های سعودی فوق لیسانس و دکترای خود را گرفته‌اند. این روند نقش بازیگران مذهبی را درون عرصه دینی سعودی به آنان بخشیده و آنان توانسته‌اند خود را بر عرصه دینی تحمیل نمایند. علمای الصحوه در دانشکده‌های دینی وابسته به دانشگاه‌های سعودی به تدریس پرداخته و در نظام آموزشی تاثیرگذار بوده و برخی پست‌های متوسط درون نهادهای دینی مختلف نظیر هیت‌های امر به معروف و نهی از منکر را در اختیار گرفته‌اند. اما با این وجود، کانون عرصه دینی دور از دسترس اینان باقی مانده و همین مسأله نارضایتی علمای صحوه را برانگیخته است؛ چرا که ریاست تمامی نهادهای مهم اسلامی نظیر شورای عالی قضایی، هیات علمای بزرگ و مجمع پژوهش‌های علمی و افتاء و دعوت و ارشاد بدون استنثاء همچنان در انحصار علمای سنتی وهابیون قرار دارد.   

صالح فوزان از علمای سنتی وهابیت و عریفی: شیوخ جوان الصحوة تلاش می‌کنند تا جایگزین علمای سنتی شوند.

علمای سنتی از تمامی امتیازات و تشریفات برخودار هستند، اما شیوخ الصحوه در پروتکل دینی در جایگاه ثانویه قرار دارند. علمای الصحوه‌ می‌خواهند که رسیدن به قله عرصه‌های دینی برای همگان فراهم باشد، نه اینکه صرفاً علمای سنتی وهابیت شایسته چنین امتیازی باشند.  


از این رو افرادی نظیر العریفی و العوده تلاش می‌کنند تا چهره‌‌ای جوان از خود به نمایش بگذارند، با جوانان نشست و برخاست کنند، برای جذب مخاطبان حضور گسترده‌ای در فضای مجازی و نیز کانال‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی داشته باشند تا بدین ترتیب زمینه افزایش طرفداران خود را فراهم نموده و جایگاه بالاتری را در نهادهای دینی سعودی بدست آورند.


العریفی سعی می‌کند به جوانان نزدیک شود


فتواهای عجیب/ از جهاد نکاح تا جعل سوره سیب و توهین به پیامبر (ص)
عریفی تاکنون چندین فتوای عجیب و غریب صادر کرده است که جنجالی‌ترین فتوای وی همان است که در آن به شورشیان سوری، اجازه می‌دهد تا با زنان ازدواج کوتاه و چندساعته داشته باشند. شیخ عریفی در این فتوا گفته است که بهترین جهادها، جهاد نکاح است و ازدواج بین این مجاهدین و زنان می‌تواند تمایلات شهوانی این جنگجویان را برآورده کرده و عزم آنها را برای جنگ با دولت بشار اسد افزایش دهد.
 


فتوای جنجالی عریفی درباره جهاد نکاح در سوریه که با واکنش‌های شدیدی روبه رو شد.

 این ازدواج‌ها که وی آن را ازدواج‌های مناکحه یا موقتی می‌نامد، شامل زنان و دختران 14 سال به بالا، مطلقه‌ها و بیوه‌ها می‌شود. او همچنین در این فتوا، بهشت را به آن دسته از زنانی که به این نوع ازدواج با شبه نظامیان رضایت می‌دهند، وعده داده است. 


پس از این فتوا موج عظیمی از خشم جهان اسلام را فراگرفت و حتی بسیاری از  علمای حتی اهل سنت علیه این فتوا موضع گرفتند و‌ آن را نوعی زنا و ترویج فساد و فحشا دانستند تا اینکه عریفی تحت فشارهای اسلامی و عربی ناگزیر شد فتوای خود را پس گرفته و اعلام کند که این فتوا از وی صادر نشده است. اما این انکار عریفی مانع از آن نشد که شورشیان سوری آن را تحریم کنند بلکه همچنان بسیاری از آنها به این فتوا عمل می‌کنند. 

 

این فتوا منجر به گسترش فساد و فحشا در میان شورشیان سوری گردید و بسیاری از آنان پدران سوری را مجبور می‌کنند تا دخترانشان را در اختیار آنان قرار دهند وگرنه دشمن خدا بوده و مستحق مرگ هستند. این فتوا تنها به نکاح موسوم به جهاد خلاصه نشد بلکه منجر به ظهور پدیده‌ی لواط و همجنس‌بازی در میان گردان‌های شورشی نیز گردید. اخیرا تصاویری منشتر شده است که نشان از گسترش این پدیده شوم در میان شورشیان سوری دارد. 




گسترش پدیده شوم هم‌جنس‌بازی در میان شورشیان سوری

از سوی دیگر، العریفی مدتی پیش در برنامه ای تحت عنوان «پایان جهان» ادعاهایی تعجب برانگیز مطرح کرد و گفت: حدیثی در مورد آخرالزمان و حوادث پایان جهان از «أبو هریره» وجود دارد که در آن نام افرادی همچون "جمال عبدالناصر" و "انور سادات" رؤسای جمهور سابق مصر و نیز "صدام حسین" دیکتاتور سابق عراق آمده است. 

عریفی همچنین در اقدامی جنجالی که واکنش مفتی‌های افراطی سعودی نظیر صالح فوزان را برانگیخت، قرآن را به تمسخر گرفته و سوره‌ای به نام «تفاح» (سوره سیب) جعل نمود و آن را با لحن و آهنگ قرآنی، قرائت نمود. وی در این سوره جعلی به زبان عربی می‌گوید: «ذهب احمد إلی السوق ، واشتری تفاحة ، ثم رکب الأتوبیس، ثم رجع إلی شقته وضیع المفتاح، ثم دخل إلی بیت جیرانهم ودخل إلی بیته و ارتاح» «احمد به بازار رفت، یک سیب خرید، سپس سوار اتوبوس شد، سپس به آپارلمان خود بازگشت و کلیدش را گم کرد، سپس به خانه همسایگانش رفت و وارد منزل خود شد و به استراحت پرداخت».

 


 

فیلم تحریف قرآن از سوی عریفی (لینک دانلود)

وی به تمسخر قرآن اکتفا نکرده و در اظهاراتی توهین آمیز در یک شبکه تلویزیونی اماراتی، مدعی شد قبل از تحریم شراب افرادی به پیامبر شراب هدیه می دادند، پیامبر اسلام نیز این شراب را می فروخته و یا هدیه می داد. این مفتی وهابی همچنین مدعی شد شراب نجس نیست زیرا پس از تحریم شراب مردم بطری های شراب را در معابر و کوچه‌ها خالی می‌کردند، به همین دلیل پای صحابه هنگام رفتن به مسجد برای نماز به شراب آغشته می شد، ولی با همین لباس آلوده به شراب به مسجد رفته و نماز می خواندند؛ این امر بیانگر آن است که شراب نجس نیست!.

 


عریفی به پیامبر (ص) توهین کرده و ایشان را تاجر شراب - نعوذ بالله - معرفی می‌کند (لینک)

در اثر واکنش‌های شدید به این اظهارات، محمد عریفی سرانجام در بیانیه ای با اعتراف به اینکه در اظهارات خود به پیامبر اسلام (ص) توهین کرده است، به خاطر این اشتباه عذرخواهی کرده و گفت: «پس از تأمل دریافتم که در اظهارات خود دچار اشتباه شدم، و به درگاه خداوند به خاطر این اظهارات توبه می کنم .. تأکید دارم که سنی ها به مقام پیامبر (ص) احترام می گذارند و قدر ایشان را می دانند».

همچنین شیخ محمد عریفی در اقدامی کم‌سابقه و عجیب در میان علمای سعودی، از طریق تویتر احلام خواننده زن مشهور عرب را به ترک خوانندگی و پیوستن به راه دعوت فرا خواند.  شیخ به احلام گفته بود: آیا این روز را به عنوان نقطه تحولی در زندگیات قرار نمیدهی؟ تا رمضان این سال به جای احلام خواننده، احلام دعوتگر داشته باشیم؟ احلام نیز در پاسخ از خداوند برای وی درخواست پاداش کرد.

 
عریفی و احلام خواننده مشهور عرب

وی در فتوای عجیب دیگری در پاسخ به سوالی درباره آزار و اذیت دختر از سوی پدرش گفت دختر نباید به تنهایی با پدرش بنشیند مگر آنکه مادر یا برادرانش نیز حضور داشته باشند. وی گفت: «هیچ دختری نباید در برابر پدرش لباس نامناسب بپوشد، چرا که برخی دختران دارای اندام زیبایی هستند ... لباس تنگ می‌پوشند و با همین لباس در مقابل پدرشان ظاهر می‌شوند و آنها را در معرض گناه قرار می‌دهند». آنچه شگفتی‌آور است بقیه سخنان وی است که می‌‌گوید: «پدر ممکن است جوان باشد و هنگامی که به دخترش سلام می‌دهد یا او را می‌بوسد یا در بغل می‌گیرد شاید شیطان او را به گناه بیاندازد». عریفی در نهایت خطاب به دختر می‌گوید: «دختر نباید با پدرش خلوت کند و به تنهایی با او بنشیند بلکه باید مادر یا برادران وی حضور داشته باشند» 


بازتاب فتوای عجیب عریفی در رسانه های عربی

کینه شدید عریفی نسبت به سوریه و حزب الله/ ملائکه در کنار شورشیان سوری می‌جنگند!

عریفی که روابط نزدیکی با بندر بن سلطان دارد، تنها به صدور فتوا علیه سوریه اکتفا نکرده و در دو سال گذشته به امر سازماندهی جمع‌آوری کمک از سوی وهابی‌ها برای حمایت مالی از گروه‌های شورشی در سوریه مشغول بوده است. این مبلغ وهابی سعودی از حامیان سرسخت شورشی‌های سوریه است و درباره سوریه و نظامیان بشار اسد در اظهاراتی جنجالی مدعی شد که جنیان در کنار او هستند و با تروریست‌ها مبارزه می‌کنند و با مبارزه جنیان، فرشته‌های وهابی از ترس مبارزه با نظام سوریه پا به فرار گذاشته‌اند! این مفتی وهابی سعودی مدعی شد که جنیان سوار بر اسب سفید به کمک ارتش سوریه می آیند تا افراد مسلح را شکست دهند.
این اظهارات باز با واکنش علمای وهابی همراه شد. عادل الکلبانی و صالح فوزان دو تن از علمای برجسته وهابی داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشتگان و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را «انقلابیون» سوریه نامید، محکوم کردند. کلبانی در واکنش به سخنان عریفی تأکید کرد: ای مردم فقط اندکی مغز خود را به کار بیندازید .. آیا ارتش سوریه تا آن حد قوی است که فرشتگان نیز در برابر آن ناتوانند.!!


کاریکاتور: فرشته ایهود باراک و فرشته نتانیاهو در کنار شورشیان سوری علیه سوریه می‌جنگند


العریفی حتی مدعی شده است؛ نقشی که دبیرکل حزب الله برای ایران ایفا می کرد، پایان یافته است، تاثیرگذاری عربی وی از بین رفته است، بعید نمی دانم ایران سید حسن نصرالله را ترور کند تا وی با اسرارش بمیرد! این شیخ وهابی با توهین بی شرمانه به سید حسن نصرالله ادعا کرده، او معتقد به کافر بودن ما و مباح دانستن خون ما است، امروز شام (در اشاره به سوریه) او را رسوا کرده است، کودکان را می کشد و نوامیس را هتک حرمت می کند و با این کارها به مجوس(اشاره به ایران) تقرب می جوید.


افترائات عریفی نسبت به تشیع/ از توهین به آیت الله سیستانی تا رفتن به نبرد با حوثی‌ها برای گرفتن عکس یادگاری

عریفی دیدگاهی منفی نسبت به شیعیان دارد و تاکنون چندین بار با الفاظ اهانت‌آمیز شیعیان و مراجع شیعی را خطاب قرار داده است. وی هنگامی که دولت یمن به شیعیان حوثی حمله برد، ضمن محکوم نمودن مقاومت حوثی‌های یمن در برابر حملات دولت آن کشور که با حمایت و دخالت مستقیم دولت عربستان صورت پذیرفت، اساس مذهب شیعه را مجوس نامید و آیت الله العظمی سیستانی را در جملاتی اهانت‌آمیز این گونه توصیف نمود: «شَیخٌ کَبیرٌ زِندِیقٌ وَ فَاسِقٌ فِی طَرَفٍ مِن أطرَافِ العِرَاقِ؛ پیر مرد کافر، فاسق و زندیقی که در گوشه‌ای از کشور عراق به سر می برد»  

 عریفی در تاریخ 14/1/1431هـ از سربازان عربستان واقع در مرزهای جنوب کشور که در حال نبرد با حوثی‌ها بودند، دیدن کرد. بسیاری گفتند که هدف وی از این دیدار، گرفتن عکس یادگاری با سربازان و نشان دادن خود به عنوان یک فرد مبارز بوده است.
 


شیخ در این دیدار از این قهرمانان! تشکر کرد و گفت که  از صمیم قلب دوست داشت که یکی از این سربازان باشد. شیخ عریفی در این سفر اصرار کرد که لباس نظامی بر تن کرده و سلاح به دست بگیرد و با سربازان و نیروهای ارتش عکس یادگاری بگیرد.  


عریفی در خط مقدم: «با حوثی‌های گمراه مبارزه می‌کنیم»

وی مانند اظهارات بی‌پایه دیگر خود، اساس مذهب تشیع را آیین «زردتشت» می‌دانست و مدعی شد این آیین قبل از اسلام در سرزمین ایران جاری بود. وی پیروان تشیع را «اهل بدعت» دانست که امامان خود را  تا مرتبه نبوت و بلکه الوهیت بالا می‌برند. وی در اظهاراتی سخیف مدعی شد شیعه در طول تاریخ علیه اسلام توطئه کرده است و برای این کار مثلا با مغول‌ها علیه خلافت عباسی متحد شده است. وی درباره شیعیان سعودی نیز مدعی شد «اگر هوشیاری دستگاه امنیتی نبود این افراد چه کارهای عجیبی که نمی‌کردند» بسیاری از شخصیت‌های اسلامی سنی و شیعی به این اظهارات عریفی واکنش نشان دادند و حتی شیعیان خلیج فارس از دولت‌های خود خواستند تا مانع از ورود عریفی به کشورشان جهت ایراد سخنرانی شود. وی بار دیگر تحت فشارهای عربی و اسلامی مانند گذشته مجبور به عدول از سخنان خود شد و در اظهاراتی متفاوت گفت: «آیت الله سیستانی بر مدار فرمایشات الهی گام برمی‏دارد و به همین دلیل است که ایشان را بر بسیاری از علمای اهل‏سنت ترجیح می‏دهم». وی با چرخشی آشکار نسبت به مواضع خود تاکید کرده که شخصیت عالمان شیعه را نسبت به علمای اهل‏سنت، به هدایت رسول الله و فرمایشات ایشان در زهد، نزدیک‏تر می‏داند.  گفته می‌شود وی به دلیل ترس از واکنش شیعیان کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترس از دست دادن تریبون‌ها و برنامه‌های تلویزیونی خود در این کشورها از اظهارات پیشین خود عدول کرده است.


عریفی و تبلیغ وهابیت در یمن: عریفی از تعیین ده مبلغ در روستاهای حوثی نشین یمن برای تبلیغ وهابیت و میزان دستمزد هر یک از این مبلغان خبر می‌دهد.

عریفی؛ اولین شیخی که درخواست سفر به سرزمین‌های اشغالی کرد

عریفی را اولین مبلغ دینی سعودی می‌دانند که اعلام کرد قصد دارد از بیت المقدس دیدن کند. وی چندی پیش در سخنانی گفت: برای تاکید بر این مطلب که بیت المقدس حق مسلمانان است، قصد دارم از این مکان مقدس دیدن کنم.

این اظهارات با استقبال گرم وزرات خارجه رژیم صهیونیستی و رسانه‌های این رژیم همراه شد. روزنامه «اورشلیم پست» اسرائیل به نقل از مقامات اسرائیلی گفت: «قدس متعلق به اسرائیل است و تمامی افراد از ادیان مختلف می‌توانند به اینجا بیایند و از آن لذت ببرند» وزارت خارجه اسرائیل نیز از این درخواست عریفی استقبال کرد. 


رژیم صهیونیستی از اظهارات عریفی استقبال کرد

این اظهارات عریفی بار دیگر با واکنش شدید، انتقادات و حملات تندی مواجه شد. شیخ حامد بیتاوی رئیس انجمن علمای فلسطین و خطیب مسجد الاقصی در این باره گفت: «این ملاقات که در چارچوب عادی‌سازی روابط با اشغالگران صورت می‌گیرد، بدون هماهنگی با اشغالگران مهیا نیست و باعث می‌شود که سایر علما و مشایخ دینی به شیخ عریفی اقتدا نمایند. چنین دیداری زمینه را برای پذیرش حاکمیت رژیم صهیونیستی بر قدس اشغالی فراهم نموده و سنت سیئة‌ای را بنیان می‌گذارد». وی خطاب به شیخ عریفی تاکید کرد: «ای شیخ ما اجتهاد کردی اما اجتهادت اشتباه بود» 
عریفی همچنین در فتوایی بیان کرد که هک سایت‌ها و پایگاه‌های صهیونیستی شرعاً جایز نیست و از اهل سنت و جماعت خواست که در این باره از ایرانیان و مجوسی‌های کافر تقلید نکنند.

 
فتوای عریفی در ممنوعیت هک سایت‌های صهیونیستی


عالم بی عمل/ حمله به عریفی در لندن/ عریفی عامل شکاف میان اهل سنت و شیعیان در انگلیس

چندی پیش برخی رسانه‌های عربی خبر دادند که محمد عریفی هنگام خروج از رستوان مک دونالدز ( که یک رستوران اسرائیلی است) در لندن مورد حمله شدید از سوی دو تن از جوانان شیعه عراقی قرار گرفت. کاربران شبکه اجتماعی توئیتر نیز تصویری از او در بیمارستان منتشر کردند که بعداً مشخص شد آن عکس مربوط به چند سال قبل است. این سایت‌ها با اشاره به تناقض موجود در فراخوان العریفی برای جهاد در سوریه و سفر وی به لندن، او را "عالم بی عمل" توصیف کردند. خبرهای منتشر شده در رسانه های سعودی حاکی از آن بود که شیخ "محمد العریفی" برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود، به لندن سفر کرده است. در پی انتشار خبر سفر العریفی به لندن،‌ هزاران تن از کاربران اینترنتی با انتشار مطالبی در این باره در صفحات شخصی خود در سایت‌های اجتماعی، او و دیگر مفتی‌های وهابی را به باد تمسخر گرفتند. 


کاربران اینترنتی عریفی را به باد تمسخر گرفته و گفتند که وی برای جهاد نکاح به لندن سفر کرده است

یکی از جالب ترین مطالب نوشته شده در این باره این است که می گوید: «جوانان برای جهاد به سوریه می روند و العریفی برای "جهاد نکاح" به لندن می رود! اکنون این چند پرسش مطرح می شود که آیا خود این مفتی ها برای جهاد به سوریه می روند؟! آیا اگر جهاد در سوریه واجب است، خودشان به این واجب و وظیفه عمل می کنند؟! چرا این مفتی ها مانند محمد العریفی که جوان هم هستند و توانایی جنگیدن هم دارند، به سوریه نمی روند؟! چرا جوانان مردم را برای کشته شدن در سوریه دعوت می کنند اما خودشان برای خوش گذرانی به لندن می روند؟» این خبر در حالی مطرح شد که تعدادی از سایت‌های خبری دیگر از قول شیخ تکفیری سعودی نوشتند که مورد حمله هیچ کس قرار نگرفته است.


در همین راستا پس از سفر عریفی به لندن، روزنامه انگلیسی "ایندیپندنت" با انتشار گزارشی به موضوع شکاف میان شیعه و سنی در لندن پرداخت و "محمد العریفی" مفتی سرشناس وهابیت در عربستان را عامل دامن زدن به اختلاف و تفرقه میان اهل سنت و شیعیان آنجا معرفی کرد. در این گزارش مفصل، به اظهارنظرها، افکار، فتواها و اقدامات افراط‌گرایانه عریفی این شیخ افراطی اشاره شده است. از جمله عوامل اصلی که در این گزارش به آن اشاره شده، فتواهای جهادی العریفی است.  این گزارش در بخشی دیگر نیز به درگیری های رخ داده میان شیعیان و اهل سنت در لندن و دیگر شهرهای انگلیس اشاره کرده و علت اصلی هر کدام را بیان کرده است. در بیشتر این حوادث،‌ اظهارنظر مستقیم و گاهی غیر مستقیم افرادی مانند محمد العریفی موجب رخ دادن درگیری میان شیعه و سنی شده است. 

منتقدان درباره عریفی چه می‌گویند؟ شیفته حضور در شبکه‌های ماهواره‌ای، خود بزرگ‌بین، علامه دهر!، سارق آثار ادبی

مخالفان عریفی معتقدند که وی برای حضور در برنامه‌های مختلف ماهواره‌ای و تلویزیونی علاقه زیادی دارد و این به خاطر کسب درآمد است. دکتر آل زلفه عضو هیات علمی دانشگاه ملک سعود می‌گوید: «از عریفی بپرسید در طول عمرش به جایی رفته است که خبری از پول نبوده باشد»


عریفی شیفته حضور در تلویزیون و شبکه‌های ماهواره‌ای است

در عین حال بسیاری عریفی را به خود بزرگ‌بینی و توهین به دیگران متهم می‌کنند. در همین رابطه عمار بوقیس نویسنده سعودی از عریفی انتقاد کرد و گفت: «متاسفانه عریفی از اینکه با من در تلویزیون ظاهر شود، اجتناب ورزید، به این بهانه که ظاهر من برای حضور در تلویزیون نامناسب است، من این توهین وی را تحمل و تلاش کردم تا با وی وارد درگیری نشوم» وی افزود: «فکر کردم موضوع تمام شده است تا اینکه دیدم وی به صراحت می‌گوید اشتباه نکرده است و من از این رفتار وی شگفت‌زده شدم چرا که وی مثلا مبلغ است در حالی که با این روش زشت با من برخورد می‌کند». 


عریفی از حضور در تلویزیون در کنار بوقیس به دلیل ظاهر وی اجتناب ورزی

منتقدان عریفی را کسی می‌دانند که ادعا می‌کند علامه دهر است و همه چیز را می‌داند و به تمامی علوم احاطه دارد. خود را هم فقیه، هم شاعر، محدث، واعظ، اندیشمند سیاسی، کارشناس اقتصادی، جامعه شناس و عالمی که در جهت یاری رساندن به ملت‌ها تلاش می‌کند و در کنار آنان می‌ایستد، می‌پندارد. عریفی دچار بیماری خودبزرگ بینی و غرور است. یک جا ادعا می‌کند که افرادی را در کمتر از پنج دقیقه به راه راست هدایت کرده، جای دیگر با لباس‌های نظامی در کوه‌های جنوب عربستان برای مبارزه با حوثی‌ها ظاهر می‌شود و هدف وی نیز همان عکسی است که می‌گیرد و آن را در پایگاه‌های اینترنتی پخش می‌کند و می‌خواهد به مردم بگوید من تنها مرد حرف نیستم بلکه مردم عملم. وی فتواهای عجیب و غریبی می‌دهد که توهین به اخلاق و ارزش‌های جامعه است. 


عریفی و انتخاب مصر به عنوان زمین بازی جدید خود

با روی کار آمدن اخوان المسلمین مصر، عریفی فرصت را برای نشر افکار و ایده‌های مخرب وهابی خود و تبلیغ علیه ایران و تشیع در مصر مناسب دید و با ایراد چندین خطبه درباره فضایل مصر جای پای خود را در این کشور مستحکم نمود. وی به بسیج سلفی‌ها علیه شیعیان پرداخت و با تلاش‌های خود چندین کنفرانس ضد شیعی و ضد ایرانی و ضد سوری برگزار نمود.


عریفی هرگونه برقراری روابط با ایران را اشتباهی بزرگ می‌داند


 اکنون عریفی به یک چهره شناخته شده در میان مصری‌ها تبدیل شده است و این پس از آن بود که در دسامبر گذشته وی در مسجد بورادی خطبه ای درباره فضایل مصر ایراد کرد و این خطبه به سرعت برق در پایگاه‌های ارتباط جمعی پخش شد و مورد استقبال مصری‌ها قرار گرفت. وی در اوایل ژانویه گذشته برای ایراد چندین خطبه به مصر رفت.   البته گفته می‌شود وی متن این خطبه را از فرد دیگری به سرقت برده است.


منتقدان عریفی را فردی می‌دانند که آثار و افکار دیگران را به سرقت برده و به نام خودش منتشر می‌کند. وی تاکنون چندین بار افکار و متون شعری و پژوهش‌ها و مقالاتی را از دیگران ربوده و به مخاطبان خود گفته است که از ابداعات خودم است. حتی خطبه وی با عنوان «فضائل مصر» نیز از مقالات پژوهشگر سعودی دکتر محمد موسی شریف ربوده شده است که در مجله سعودی «جامعه» تحت عنوان «فضائل مصر و مزایای مردمان آن» منتشر می‌شده است. 


خطبه عریفی درباره مصر که گفته می‌شود متن آن را از یک اندیشمند عربستانی به سرقت برده است.

یکی از همین کنفرانس‌های ضد ایرانی در 10 ژانویه 2013 با عنوان "یاری مردم عرب اهواز"! در یکی از هتل های بزرگ مصر برگزار شد. العریفی، از سخنرانان اصلی این کنفرانس بود که بیش از هر سخنران دیگری حرف های تند بر ضد عملکرد دولت ایران در داخل این کشور بر زبان آورد. او گفت: «فشار و موارد اعدام در ایران بالاتر از آن است که ما در فلسطین شاهد هستیم و آنچه یهودیها در حق برادران فلسطینی ما انجام می دهند، یا در بسیاری دیگر از کشورها که مسلمانان در آن رنج می برند». 
وی همچنین در نشست علمای اسلامی در قاهره خواستار جهاد با مال و جان و سلاح علیه نظام بشار اسد و حزب الله لبنان شد.


عریفی در کنفرانس حمایت از سوریه، علیه حزب الله، سوریه و ایران اعلام جهاد کرد.

آیا شیوخ تندروی سلفی در نهاد معتدل الازهر نیز رسوخ پیدا کرده‌اند؟


متاسفانه در کشوری مانند مصر که دانشگاه ریشه دار «الازهر» در آن قرار دارد و نیازی به علما و مبلغان سلفی و وهابی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس ندارد، می‌بینیم که شیوخ وهابی در این نهاد میانه‌رو هم نفوذ کرده و جولان می‌دهند. به ویژه که شیوخ وهابی نظیر العریفی بر این باورند که به علت کاهش نقش نهادهای دینی مصر، این کشور فضای مناسبی برای انتشار افکار اندیشه های وهابیت و سلفی‌گری است.

البته سفرهای العریفی به مصر و سخنرانی جنجالی و جوسازی وی علیه ایران با انتقادات زیادی از سوی محافل مصری و برخی منتقدین در عربستان روبرو شده است. یکی از مصری‌ها در این باره می‌گوید: «العریفی بعد از اتمام خطبه خود سوار بر اتومبیل آخرین مدل خود شده و به سوی قصرش حرکت کرد در حالی که از مسلمانان فقیر و عموم مردم خواست تا خود را برای جهاد آماده کنند». 


عریفی در مصر تلاش می‌کند تا بر تنش میان مسلمانان اهل تسنن و شیعیا

  
  

شهید میدان مین

عکس:محور پاسگاه زید / 27 تیر

1361 : نیمه  شب یکشنبه 27 تیرماه، گردان های در گیر در مرحله دوم عملیات
رمضان به دلیل گذشت زمان و نزدیک شدن صبح، از تعدای از نیروهای داوطلب می خواهند که از میدان مین پیش رو سریع تر گذر کرده و معبری برای عبوردیگر رزمندگان باز کنند. از
میان 150 نفر داوطلب به 20 نفر از آنان اجازه ی ورود به میدان مین داده می شود و
اغلب این 20 نفر نیز به شهادت رسیدند.(عکس از:+)

می گن که عده ی زیادی از بچه ها که از دعوای انتخاب شدن برای پل انسانی موفق فارغ می شدن و بعد دل به دریا می زدن،همون لحظه های اول پیش خدا می رفتن! ولی خوب،یه عده ای هم نه! بهشت برای آنها باید کمی انتظار می کشید.

منبع : وب لاگ خاکریز    http://khakriz.mihanblog.com/


92/6/9::: 11:39 ع
نظر()
  
  

اهداف غرب و بویژه امریکا در مصر

هدف غرب حمایت از ارتش و به قدرت رساندن ژنرالها در مصر نیست بلکه بلعکس  قدرت ارتش را نشانه گرفته و قصد تضعیف ارتش را دارند . و با یک تیر چند نشان را نشانه رفتند ، فرو پاشی اقتصاد و امنیت مصر و تضمین امنیت اسرائیل و از میدان بدر کردن یک ارتش قوی و مقتدر  و قدرت منطقه ای در مقابل اسرائیل

امریکا در مصر به اهداف خود نزدیک شده از طرفی با بی طرف نشان دادن خود و  سیاست عدم حمایت از دو طرف  سعی در بی ثباتی و ایجاد جنگ داخلی  را دارد و از طرف دیگر به موضع برتر و امنیت اسرائیل کمک کرده است .

غرب و امریکا بخوبی می داند که با فرو پاشی امنیت در مصر و قرار دادن ملت در مقابل ارتش و جنگ داخلی همانند سوریه ، ارتش مصر را که یکی از قدرتمندترین ارتش های خاورمیانه و جهان اسلام است تضعیف و از تهدید آن در مقابل اسرائیل کاسته است .


شاید ارتش  امروزهمانند مبارک در زمان تصدی ریاست بر مصر فکر می کند که  سلطه
پذیری  از  غرب و اجرای سیاست های غرب باعث حمایت غرب از حکومتش خواهد شد در حالی که برای امریکا امنیت رژیم صهیونستی مهم بوده و به طریق مختلف از جمله حرج و مرج و ناامنی در سایر کشورها و ضربه به اقتصاد و امنیت و فروپاشی امنیتی و اقتصادی به این هدف خود دست می یازد . ارتش باید بداند که مانند
مبارک به محض اتمام تاریخ مصرف از حمایت غرب بی بهره خواهدشد .

کودتای نظامی ارتش در برکناری مرسی که در پوشش حمایت جنبش تمرد و مخالفین مرسی و با چراغ سبز امریکا  و استعفای دسته جمعی وزرا در کمتر از 48 ساعت به وقوع پیوست و به سبب آن ساختارسیاسی مصر که برآمده از رای و انتخاب ملت بود ملغی و زنرالها و ارتش عهده دار حکومت و قدرت در مصر شدند . برای امریکا و اسرائیل بازی دو سر برد بحساب می آید چرا که در صورت به قدرت رسیدن ارتش نفوذ و قدرت امریکا در ارتش به مراتب بیشتر از اخوان است و در صورتی که هیچ یک از دو طرف منازعه یعنی ارتش و طرفدارانش و اخوان وحامیانش به قدرت دست نیازند و کشور در حالت حرج و مرج و تضعیف اقتصاد و امنیت به سر برد باز برنده اصلی غرب و رژیم صهیونستی است .

نویسنده : عباسی کیسمی


92/6/9::: 11:39 ع
نظر()
  
  

طبق آمار بانک جهانی در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توریسم یا به زبان ساده از : زیارت مسلمین خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار یا قریبسی میلیارد دلار بوده است. زائرین ایرانی که بصورت تمتع ویا عمره در همان سال به مکه رفته اند 1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000.000 دلار یا بعبارتی قریب به مبلغپنج میلیارد دلار درآمد تقدیم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در میان تمام کشورهای اسلامی مقام اول را به خود اختصاص داده اند.

 نظر باینکه هواپیمائی جمهوری اسلامی قدرت جابجائی اینهمه زائر را نداشته است شرکت هواپیمائی عربستان قریب به 54 درصد از زائران ایرانی را به خود اختصاص داده است.... طبق گزارش مقامات دیپلماتیک ایران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترین و توهین آمیز ترین رفتار را با زوار ایرانی داشته اند و ایران از لحاظ توهین ماموران عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است.

 علمای عربستان در همان سال فتوی صادر کرده اند که ایرانیان شیعه کافر هستند.طبق یک گزارش دیپلماتیک دیگر زائران ایرانی ناخواسته ترین و منفورترین خارجی ها در عربستان محسوب میشده اند. با یک حساب سرانگشتی بوسیله پولی که ایرانیان سالانه به عربستان (دشمن شیعه ایرانی) تقدیم می کنندمی توان تعداد 170.000 مسکن روستائی احداث کرد... یا میتوان 714.286 فرصت شغلی کشاورزی یا 200.000 فرصت شغلی صنعتی برای جوانان ایجاد کرد .

اما افسوس که با پول حجاج ایرانی قمارخانه های فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بیزنس حج را در اختیار دارند آباد میشود.....و تا رسیدن ایرانیان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهینه هزینه کردن پول برای نزدیکی به خدا راه بسیار درازی در پیش است .

نوشته شده توسط : سعید برزگر از وبلاگ بچه های جنگ

http://b-jang.blogfa.com/


92/6/9::: 11:39 ع
نظر()
  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده