وقتى کشورهاى استعمارگر با پیشرفت علمى و صنعتى یا به حساب استعمار و غارت ملل آسیا و آفریقا ثروت و تجملاتى فراهم آوردند، اینها خود را باختند. فکر کردند راه پیشرفت صنعتى این است که قوانین و عقاید خود را کنار بگذارند! همین که آنها مثلًا به کره ماه رفتند، اینها خیال مىکنند باید قوانین خود را کنار بگذارند! رفتن به کره ماه چه ربطى دارد به قوانین اسلامى! مگر نمىبینند که کشورهایى با قوانین و نظامات اجتماعى متضاد توانستهاند در پیشرفت صنعتى و علمى و تسخیر فضا با هم رقابت کنند، و با هم پیش بروند. آنها به کره مریخ هم بروند، به کهکشانها هم بروند، باز از سعادت و فضایل اخلاقى و تعالى روانى عاجزند؛ و قادر نیستند مشکلات اجتماعى خود را حل کنند.
چون حل مشکلات اجتماعى و بدبختیهاى آنها محتاج راهحلهاى اعتقادى و اخلاقى است؛ و کسب قدرت مادى یا ثروت و تسخیر طبیعت و فضا از عهده حل آن برنمىآید.
ثروت و قدرت مادى و تسخیر فضا احتیاج به ایمان و اعتقاد و اخلاق اسلامى دارد تا تکمیل و متعادل شود و در خدمت انسان قرار گیرد؛ نه اینکه بلاى جان انسان بشود. و این اعتقاد و اخلاق و این قوانین را ما داریم. بنا بر این تا کسى جایى رفت یا چیزى ساخت، ما نباید فوراً از دین و قوانینى که مربوط به زندگى بشر است و مایه اصلاح حال بشر در دنیا و آخرت است دست برداریم.
در مورد تبلیغات استعمارگران وضع همین طور است. آنها که دشمن ما هستند تبلیغاتى کردهاند، و متأسفانه بعضى از افراد جامعه ما تحت تأثیر قرار گرفتهاند؛ در حالى که نباید قرار مىگرفتند. استعمارگران به نظر ما آوردند که اسلام حکومتى ندارد؛ تشکیلات حکومتى ندارد. بر فرض که احکامى داشته باشد، مجرى ندارد. و خلاصه اسلام فقط قانونگذار است. واضح است که این تبلیغات جزئى از نقشه استعمارگران است براى بازداشتن مسلمین از سیاست و اساس حکومت. این حرف با معتقدات اساسى ما مخالف است.
قسمتی ازکتاب ولایت فقیه ( حکومت اسلامی ) امام خمینی