خبرگزاری دانشجو: چرا تنها برکناری ایشان از تصدی 30 ساله کافی نیست و باید محاکمه شوند و یکی از کسانی به نمایندگی از مردم هستند که خواستار محاکمه جاسبی است. آیا الزاما باید محاکمه شوند؟!
سلیمی نمین: برای پاسخ به این سوال باید مسائل دانشگاه آزاد را به دو بخش تقسیم کنیم، بخش آموزشی دانشگاه آزاد که قاعدتا مدیریت آقای جاسبی بر بخش آموزشی بسیار طولانی شده و انتظار درستی است که در بخش مدیریت آموزشی تغییر ایجاد شود و مدیریت جدید به همراه خود نوآوری آورده و مجموعه را متحول کند.
بخش دوم مسائل دانشگاه آزاد است که همه ملت مایل است آقای جاسبی به خاطر آن محاکمه شوند و آن بخش بنگاه اقتصادی – سیاسی است که آقای جاسبی در پشت صحنه دانشگاه آزاد به وجود آورده بود و برای اینکه این بنگاه کارش گسترش پیدا کنند و رونق بیابد،برخی مفاسدی را وی در جامعه ترویج داده است.
*آقای هاشمی هم اظهار کردند که جاسبی کارغیر قانونی کرده
آقای جاسبی برای اینکه بتواند یک قدرتی در کشور به وجود آورد از دانشگاه آزاد به عنوان یک مهمل و پوشش سوءاستفاده کرد و اینکه این پوشش چگونه نتوانسته باعث شود که آقای جاسبی مدیریت فاسد را در کشور ایجاد کند مسئله اصلی است که جامعه باید به آن توجه کند.
آقای جاسبی با دامن زدن به یک کار کاملا غیر قانونی و از ابتدای بنیانگذاری این مجموعه به صورت غیر قانونی است این حرف من مستند به اظهارات آقای هاشمی، مستندات ارائه شده از سوی کارکنان دانشگاه آزاد و اساسنامه آن است. کلیه امور در دانشگاه آزاد به طور غیر قانونی دنبال شد تا زمینه یک بنگاه اقتصادی – سیاسی را به وجود بیاورد.
فراهم آوردن زمینه یک بنگاه اقتصادی – سیاسی بزرگ نیازمند این است که خلاف قانون عمل شود و دست باز باشد تا هر خلافی را در پوشش آموزشی انجام دهد. در سال 61 یک موسسه خدماتی شکل گرفت که هیچ ربطی به آموزش عالی کشور ندارد. در آن دوره هنوز شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل نشده بود و ممنوع کرده بود تاسیس هر موسسه آموزش عالی را چون قصد شکلگیری انقلاب فرهنگی وجود داشت.
از طرف دیگر شعار اولیه دانشگاه آزاد این بود که یک موسسه ایجاد شود که در ثبت شرکتها به ثبت برسد و کار آن ارائه تکدرس باشد تا آخرین دستاوردهای یک رشته را به افراد ارائه دهد.
این ایده بسیار ایده ارزشمندی بود زیرا با یک پدیده بسیار تلخی مبارزه میکرد و آن هم این بود که با مدارک بدون پشتوانه علمی مبارزه میکرد.
زیرا یک آفت قبل از انقلاب اسلامی این بود که بسیاری از مدیران ما مدارک کاذب داشتند و به همین دلیل در برابر بیگانگان خضوع نشان میدادند. یعنی مدرک داشتند اما سواد نداشتند.
ملت ایران از این مسئله بسیار رنج میبرد و تحمل این مسئله سخت بود و مطالبه مردم بود که بعد از انقلاب در ارتباط با مدرکگرایی کاذب یک انقلاب صورت گیرد. آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه وعده دادند که قصد داریم این تحول را تحقق بخشیم و جامعه را به لحاظ سواد متحول کنیم.
آقای هاشمی عنوان کرد با این دورهها نه مدرکی مطالبه میکنیم و نه مدرکی ارائه خواهیم کرد. این تحول، مدرکگرایی را کنار گذاشت و اساس را برای افراد سواد و آگاهی آنها نسبت به موضوع خاص قرار داد.
جاسبی روی این موج مطالبه سوار شد و مدلی که جاسبی انتخاب کرد مدل جدیدی نبود مدل open universitiدر همه کشورها وجود دارد.
بر این اساس در سال 61 همه کمک کردند و یک موسسه شکل گرفت که تک درسی ارائه دهد که هیچ ربطی به نظامم آموزشی کشور نداشت.
* جاسبی پیش از اینکه دانشجویان اولین دوره کاردانی دانشگاه فارغ التحصیل شوند دوره دکتری تأسیس کرد
اما به فاصله اندکی (در خاطرات آقای هاشمی در سال 61 آمده) که 1 سال و نیم از این قضیه میگذشت که آقای جاسبی در گزارشی که به آقای هاشمی میدهد میگوید میخواهیم دوره دکترا بگذاریم در حالی که هنوز یک دوره کاردانی را پشت سرنگذاشته در سال 63 دوره دکترا را تاسیس میکند در حالی که از هیچ جا از جمله وزارت آموزش عالی، وزارت بهداشت، ستاد انقلاب فرهنگی مجوز ندارد دوره دکترا را دایر کرده و بعد آن را گسترش میدهد. این یعنی یک بنیان خلافی گذاشته شده است.
گاهی قوانین را دور میزنند که یک خدمتی را به نظام انجام دهند اما بعدها نشان داد که هدف پشت پرده این نیست که یک خدمتی را به نظام ارائه دهند، به خاطراین است که دستشان باز باشد تا فلان مدیر در قوه قضائیه، فلان مدیر در قوه مقننه، فلان مدیر در قوه مجریه رو به راحتی بتوانند مدرک داده و اون وارد داد و ستدهای خود کنند.
کارهای خلاف قانون آقای جاسبی یک طراحی داشت و گرنه با توجه به پشتیبانی آقای هاشمی و سایر مسئولان کار دشواری نبود که بروند و مجوز کسب کنند.
اما اینکه اصلا به دنبال مجوز نرفتند و در چارچوب قانون قرار نگرفتند، به خاطرداشتن مشکل قانونی نبود، هیئت موسسه دانشگاه آزاد، آیتالله خامنهای، هاشمی، موسوی اردبیلی و میر حسین موسوی و سید احمد خمینی است که دارای قدرت بسیار زیادی در کشور هستند.
بعدها هم در شورای عالی انقلاب فرهنگی این اعضا تاثیر بسیار داشتند زیرا هر کدام دارای قدرت در یک رکن اساسی نظام بودند. بنابراین مشکل دانشگاه آزاد این نیست که سدی برای اخذ مجوز در برابر آن وجود دارد بلکه میخواهد یک حیات خلوتی ایجاد کند که هیچ نظارتی بر آن وجود نداشته باشد.
وقتی آقای جاسبی وارد چارچوب قانون نمیشود به خاطر این است که میخواهد از هر نظارتی بگریزد تا هر کاری دلش میخواهد انجام دهد در خاطرات آقای هاشمی هست، افرادی مانند آقای نجفی که بعدها عضو شورای مرکزی کارگزاران شد و وزیر آموزش عالی است به آقای هاشمی نسبت به عملکرد جاسبی که قانون را رعایت نمیکند اعتراض میکند.
وزیر بهداشت و درمان وقت هم به آقای هاشمی اعتراض کرد که جاسبی رشته پزشکی دایر کرده بدون اینکه هیچ مجوزی را دریافت کند. همه این شکایات و اعتراضات در خاطرات آقای هاشمی هست اما کاش این آقایان به جای آنکه به طور خصوصی به آقای هاشمی اعتراض میکردند، فریاد میزدند و این اعتراض را در جامعه مطرح میکردند. در سال 66 مجبور شدند اساسنامه را تغییر دهند و زیر نظر آموزش عالی قرار بگیرند.
اساسنامهای تنظیم شد و به شورای عالی انقلاب فرهنگی داده شد و شورا در سال 66 این اساسنامه را تصویب کرد. حتی بر اساس اساسنامهای که خودشان نوشته بودند هم تابع قانون نبودند .
در این اساسنامه آمده است مدیر دانشگاه آزاد کسی است که از سوی هیئت امنا به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شود و در صورت تایید صلاحیت شود میتواند به عنوان مدیر دانشگاه آزاد معرفی شود.
این روال درباره آقای جاسبی انجام نشد زیرا سابقه جاسبی در خارج از کشور بسیار تیره و تار بود عضو حزب زحمتکشان بوده که یک حزب کاملا وابستهای است. بنابراین این مراحل را طی نکرده تا هیچ کجا سوابق وی را بررسی نکنند اگر به شورای عالی انقلاب فرهنگی میرود بدون شک راجع به خود و خانوادهاش تحقیق و بررسی میکردند.
همه اینها به جاسبی یک امکان میدهد که برای در قدرت ماندن و در قدرت تاثیر گذاشتن بتواند نظامات یک سیستم را بر هم بزند.
در یک سیستم نظارتهایی بر بخشهای مختلف انجام میشود اما جاسبی یک مجموعهای به وجود آورد که میتواند با جسارت و وقاحت تمام در برابر نظارت مجلس بایستد.
نامهنگاریهای جاسبی به مجلس را اگر ببینید خواهید دید که با چه جسارتی میگوید مجلس حق ندارد درباره من تحقیق و تفحص کند. بعد که مجلس فشار میآورد که این مال عمومی است میپذیرد اما مسدود میکند و بعضی از عناصر دانشگاه را کتک میزند و با کمک عناصر آلوه قوه قضائیه، پروندهسازیهایی را برای مامور تحقیق و تحفص میکند.
*خرج کردن پول برای یک نماینده آسان تر از آب خوردن برای جاسبی بود
ترلیاردها تومان پول و ابزارهای جاذب دنیوی که همه در اختیار جاسبی است از جمله دادن مدرک، دادن عضویت هیئت علمی، مسئولیتهای دانشگاهی و پولهای متعدد که برای یک نماینده خرج کردن برای جاسبی به سهولت یک آب خوردن است چون هیچ حساب و کتابی در دانشگاه نیست و هیچ مرجعی بر آن رسیدگی نمیکند.
در این شرایط جاسبی توانسته علاوه بر آلوده کردن مدیران کشور و دنیا طلب کردن و به رشوه گرفتن آلوده کردن یا به طور کلی وقتی با مسئول نظارت در سازمان بازرسی کل کشور یا نظارت در بازرسی رهبری یا در هر مرکز دیگری با تکتک این افراد وارد یک معامله پنهان شده و بگوید در ازای یک مدرک نامعتبر بر من هیچ نظارتی انجام ندهید یا اگر پروندهای آمد آنجا و از من شکایت کرد به نفع من پرونده را مخدومه اعلام کنید یک فسادی را به وجود میآورد این فساد هم متوجه همه بخشهای کشور شد.
هیچ بخشی از فساد آقای جاسبی مصون نماند. من با قدرت میگویم هیچ بخشی در کشور نبود که از فساد آقای جاسبی مصون بماند. در دانشگاه آزاد در علوم پزشکی سوالات برای چند سال دوخته میشود. آقای مرتضوی که وارد رشوهدهی و رشوهگیری با آقای جاسبی شده این پروندهها را میبندد.
بازپرسی که رسید به فرزند آقای جاسبی در فروش سوالات از خدمت برکنار میشود و پروندهها را مفقود میکند در پروندهای که به رئیس قوه قضائیه دادم، یکی از دستیاران اقتصادی آقای جاسبی 400 میلیارد تومان پول با دعوت خود آقای جاسبی در دبی از مردم جمع میکند شما ببینید چه فسادی در قوه قضائیه ایجاد کرده که پرونده 400 میلیاردی را میبندد که در لار و گراش صورت گرفته که البته اهالی گراش میگویند دادستان لار را عضو هیئت علمی کرده است.
مدارک زیادی دارد که با این آلودهسازی زمین گرفته و املاک بسیار گران قیمت گرفته و به مردم ظلم و احجاف کرده است.
تخلفات بساری را آقای جاسبی در پناه آلودهسازیهایی که انجام داده است وزرای دوران آقای هاشمی، خاتمی، وزیر بازرگانی دوران آقای خاتمی را مدرک تحصیلی داد و تمام جناحهای سیاسی را وامدار خود کرده.
این مفاسد آنقدر زیاد شد که رهبری هم اعتراض خود را علنی کرد در دهه 60 که اوج ایثار و فداکاری و زندگیهای ساده بود و کسی جرات نمیکرد رشوه دهد و هر روز شهید میآمد اما در همان فضا آقای جاسبی در پشت صحنه مسئولان را وارد فساد دنیاگرایی کرد.
تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد آن هم به دستور رهبری 5 سال طول کشید این نشاندهنده یک فساد و قدرت فساد بزرگ است.
وقتی رهبری دستور میدهد که اساسنامه دانشگاه آزاد تغییر کند برخی نمایندگان نامه مینویسند که شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیتواند این کار را بکند. این برای ملت باید یک شاخصه خوبی باشد که فسادهای بسیار بزرگی رخ داده است.
http://www.nooreaseman.com/forum321/thread33931.html